English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1089 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
quassia U یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phlorizin U ماده تلخی که ازپوست ریشه درخت سیب ومانندان گرفته میشود
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
laurustinus U یکجور درخت بی خزان که ماننداست به بداغ
laurustine U یکجور درخت بی خزان که مانند است به بداغ
lignum vi tae U یکجور درخت گرمسیری صمغ دار درامریکاکه چوب سختی دارد
matelote U یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
muslin U یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
cascara U قایقی که از پوست درخت درست شده
moorstone U یکجور سنگ خاراکه درcornwallیافت میشود
pyroxilin U یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
dispensary U محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
lupulin U خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
dispensaries U محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
logoriph U یکجور جدول معمایی که باقلب حروف پیدا میشود
percheron U یکجور اسب نیرومندو تندروکه درنواحی فرانسه پرورده میشود
propylite U یکجور خاره اتش فشانی که در برخی کانهای سیم خیزیافت میشود
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
beechen U ازچوب الش یاجنگلی
stickhandler U شخص ماهر در استفاده ازچوب هاکی
sponge cakes U کیکی که با روغن نباتی درست میشود
sponge cake U کیکی که با روغن نباتی درست میشود
haycock U کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
seidlitz powder U سدلیس :کارکن ملینی که ازدو گرد درست میشود
maud U یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
exsiccant U داروی خشکاننده داروی خشکی اور
exsiccative U داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
defected U آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defects U آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defect U آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defecting U آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
rope chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
newmarket U یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
just in time U روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
barbiturate U نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
trace U روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traced U روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traces U روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
rootery U توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
antimalarial U داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
ceiba U درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
papaw U درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
acrimoniousness U تلخی
poignancy U تلخی
bitterness U تلخی
errors U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
asperity U تلخی وخشونت
tantrum U اوقات تلخی
tantrums U اوقات تلخی
virulence U تلخی تندی
glumness U اوقات تلخی
bad blood U تلخی تندی
bitterish U مایل به تلخی
galls U تلخی گستاخی
gall U تلخی گستاخی
underbrush U درخت کوچک روینده درزیر درخت
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
scolds U اوقات تلخی کردن
indignantly U از روی اوقات تلخی
scolded U اوقات تلخی کردن
scold U اوقات تلخی کردن
huff U اوقات تلخی کردن
wrath U اوقات تلخی زیاد
bitters of life U تلخی ها یامرارتهای زندگی
His failure was a bitter experience. U شکستن تجربه تلخی شد
He is antipathetic( a sourpuss). U آدم تلخی است
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
dudgeon U اوقات تلخی دسته خنجر
the fat is in the fire U اوقات تلخی پیش خواهدامد
chafing U اوقات تلخی کردن به عصبانیت
chafe U اوقات تلخی کردن به عصبانیت
exasperatingly U از روی خشم و اوقات تلخی
chafes U اوقات تلخی کردن به عصبانیت
to snap one's nose or head off U بکسی پریدن واوقات تلخی کردن
myrica U درخت شیشعان درخت موم
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
picamar U روغن تلخی که از قیر چوب بدست می اید
labdanum U ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
gambier U درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambir U درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
Cypress design U طرح درخت سرو [سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
exasperating U ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
exasperates U ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
exasperate U ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
exasperated U ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
antifebrine U داروی تب بر
pyretic U داروی تب بر
antipyretic U داروی تب بر
febrifnge U داروی تب بر
pulmonic U داروی شش
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
pep pill U داروی انگیزان
patent medicines U داروی اختصاصی
pep pills U داروی انگیزان
pain killer U داروی درد کش
stimulant drug U داروی محرک
digestant U داروی گوارنده
galenical U داروی گیاهی
psychedelic U داروی توهم زا
miticide U داروی موش کش
nepenthe U داروی غمزدا
relaxant U داروی بیحالی
drugging U داروی مخدر
drugged U داروی مخدر
drug U داروی مخدر
ataractic U داروی مسکن
tickicide U داروی کنه کش
bute U داروی ضد درد
ataraxic U داروی مسکن
patent medicine U داروی اختصاصی
obstruent U داروی قابض
liverwort U داروی جگر
corrobrant U داروی نیروبخش
anorexic U داروی اشتها کم کن
toxicant U داروی سمی
downers U داروی مسکن
downer U داروی مسکن
patent medicines U داروی اسپسیالیته
narcitic U داروی مخدر
jalap U داروی مسهل
carminative U داروی ضد نفخ
galactopoietic U داروی شیرزا
patent medicine U داروی اسپسیالیته
rubella U داروی محمره
drugs U داروی مخدر
depilatory U داروی ازاله مو
cephalalgic U داروی سردرد
eyewash U داروی چشم
cholagogue U داروی زرداب کش
roborant U داروی نیروبخش
vomitoryt U داروی قی اور
anticonvulsive U داروی ضد تشنج
aperient U داروی ملین
wormseed U داروی ضد کرم
anesthetic U داروی بیهوشی
allheal U داروی هر درد
anesthetic U داروی بیحسی
wormroot U داروی ضد کرم
haematogen U داروی خون زا
antidepressant U داروی ضد افسردگی
antidepressive U داروی ضد افسردگی
antihistamine U داروی ضد هیستامین
nepenthes U داروی غمزدا
antimanic ru U داروی ضد شیدایی
antiparalytic U داروی ضدفلج
anodyne U داروی دردزا
eye wash U داروی چشم
psychoactive drug U داروی روانگردان
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1A hero can affect on the people.
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1popsicle
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1construed
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com